۱۳۸۵ شهریور ۱, چهارشنبه

17:. مشکلات افراد ترنس سکشوآل .:


به نظر می رسه اکثر مشکلاتی که ترنس ها با اونها روبه رو هستن برمی گرده به برخورد خانواده .


اگر یک ترنس دچار افسردگی می شه به خاطر این هستش که خانواده اون به خاطر انتظاراتی که از اون دارن و اون قادر به انجام آنها نیست و یا برعکس .دیگه توی خونش هم آسایشی نداره.

اگر یک ترنس نمی تونه فعالیت اجتماعی درست و کاملی داشته باشه و از کار و تحصیل عقب می مونه به خاطر اینکه خانوادش اجازه ندادن اون با هویت اصلی خودش توی اجتماع ظاهر بشه .

اگر یک ترنس به تن فروشی روی میاره به خاطر اینکه خانواده اون جگر گوششون رو از خونه بیرون کردن.

اگر یک ترنس بعد از عمل جراحی پشیمون می شه و خود کشی می کنه به خاطر اینکه خانوادش بعد از عمل اون رو رها کردن و کمک که هیچ . از ایجاد هر مشکلی هم دریغ نکردن .

واگر یک ترنس نمی تونه زندگی عادی و موفقی داشته باشه به خاطر اینکه خانواده اون به جای انتخاب راه حل های موجود هر چند تلخ برای فرزندشون . زندگی غیر عادی و غیر موفقی هر چند برای خودشون شیرین رو انتخاب کردن .
سوال این هستش که چرا؟


چرا باید پدرو مادر از میان این دو .دومی رو انتخاب کنن؟



چه چیزی باعث می شه که سرنوشت بچشون در الویت های بعدی از قبیل آبرو و ..... قرار بگیره؟


خب بهتره کمی واقع بین باشیم . اکثریت والدین افراد ترنس سکشوال این چنین بر خوردی با اونها دارن . اما آیا میشه گفت این اکثریت همه پست و خود خواه و ظالم اند ؟


پس شاید دلایلی وجود داره .


وقتی مادری بچه ای به دنیا می یاره به محض مشخص شدن جنسیت ظاهری نوزاد اون رو پسر یا دختر می دونه . در واقع هویت فرزندش براش مسجل می شه واین برداشت تا زمانی که اونو میشناسه حفظ می شه . این برداشت به حدی قوی هستش که حتی داشتن رفتاری بر خلاف جنسیت ظاهری از طرف فرزند هم باعث تغییری در اون نمی شه .


در واقع وقتی پدر و مادر با تغییر جسم فرزندشون رو به رو می شن . این موضوع با مرگ فرزندشون برای اونها برابری می کنه . یعنی این واقعه در ذهن اونها مثل مرگ یک هویتی که اون رو بزرگ کردن در ازای تولد یک شخصیت جدید و ناشناخته هستش .


دلیل دیگر وضعیت فرهنگی اجتماع و دیدگاهی که نسبت به این امر وجود داره برمی گرده . یعنی تقریبآ همون آبرو.


ممکنه همه اعضای خانواده به خاطر این کار تحت تاثیر بد شرایط بعد از عمل قرار بگیرن. مثلآ ممکنه در اون خانواده دختری در شرف ازدواج هم باشه . آیا تضمینی هست که مثلآ نامزد اون دختر بعد از عمل جراحی خواهر یا برادر اون باز هم روی تصمیم ازدواجش ایستاده باشه؟


دلایل دیگری هم می تونه وجود داشته باشه مثل ابهام وترس از آینده . یا اینکه شاید عمل موفقیت آمیز نباشه . یا نداشتن وسع مالی یا مرد سالاری و ..... .

اما به نظر من هیچ کدوم از اینها توجیح کامل و درستی برای رفتار خانواده ها در این مورد نیست . درسته !! این نگرانی ها و این مشکلات و سختی ها همه وجود دارن.


اما در نهایت یک سوال بدون پاسخ می مونه .


کدام وضعیت برای فرزندشون بهتره؟ افسردگی؟ دوری از اجتماع و عقب موندن از کار و تحصیل؟ تن فروشی؟ احتمال خود کشی؟ زندگی نکردن؟؟؟؟


یا جنگیدن با مشکلاتی که بر سر راه این عمل به ظاهر تلخ وجود داره برای داشتن آینده ای به واقع شیرین برای فرزندشون؟



نوشته شده توسط شیوا(نویسنده ی پیشین آهوی خسته)