۱۳۸۸ آبان ۲۹, جمعه

35:. بیاد قربانیانِ سکوت،20 نوامبر سالروز مبارزه با ترنس فوبیا .:


-->
همه ساله و در جای جای این جهان پهناور ده ها فرد ترنس سکشوآل و ترنس جندر به قتل میرسند،ترس و نفرت و تبعیض گزینه های هستند جدا ناشدنی در مواجهه با متفاوت بودن،تفاوتی که سلطنت بی چون و چرا و رشد یافته ی پیش داوری و در برخی موارد با کمک فرهنگ نژاد پرست هتروسکسیزم آنرا برنمیتابد و به شدت پس میزند.
بدین ترتیب است که در یک سکوت تقریباً مطلق و خفه کننده بسیاری از افراد ِ ترنس زندگی و جان خود را هزینه میکنند برای اثبات این حقیقت که وجود دارند و حق دارند که همانند دیگر افراد جامعه زندگی کنند و خودشان باشند.
20 نوامبر 2009 در بسیاری از نقاط دنیا به یاد ریتا هِستر(فعال شناخته شده ی ترنس سکشوآل که در سال 1998 در بوستون ِ آمریکا و در منزلش به قتل رسید) یازدهمین سالگرد بزرگداشت کشته شدگان ترنس سکشوآل و ترنس جندر برگزار میشود، برای یادآوری بر این اصل که هنوز هم پیش داوری ها در برابر افراد ترنس محکم و بی رحمانه حکم میکنند و ترنس فوبیا(ترس و نفرت بیجا در مقابل افراد ترنس)هنوز هم قربانی میگیرد.
بر اساس گزارش سازمانهای فعال حقوق ترنس سکشوآل و ترنس جندرها، در اروپا هر سه روز یک قتل رُخ میدهد که سهم سال 2008 میلادی 121 فقره قتل و از ژانویه 2009 تا به امروز بیش از 84 فقره قتل افراد ترنس به وقوع پیوسته است.
با تمام وجود امیدوارم که هیچ گاه و دیگر شاهد تکرار چنین جنایات دور از انسانیتی در مقابل افرادی که فقط میخواهند خودشان باشند و حق دارند که باشند و زندگی کنند نباشیم و با پس زدن تبعیضهای سیستماتیک ، عمدی و غیر عمدی و تبعیضهایی شخصی که گاه خود ِ افراد ترنس ِ مبتلا به ترنس فوبیا در دام آن اسیر میشوند روزگاری آرامتر و بهتر داشته باشیم.

۱۳۸۸ آبان ۱۴, پنجشنبه

34:. سکوتِ مقصر یا ترنس فوبیا؟ .:








در طول سفر به سنت پترزبورگ با هم آشنا شدند،عشق در همان لحظه ی اول دیدار،در بازگشت به ولگوگراد تصمیم به زندگی با یکیدگر گرفتند،از ملاقات اولشان دو سالی میگذشت و آنها راضی و خوشنود بودند اما کامیلا در شرح گذشته ی خود به او بی میلی نشان میداد.


ولادیمیر 33 ساله،مردی که پس از رد مکرر درخواست ازدواج توسط نامزدش بیش از پیش کنجکاو و مشکوک شده بود برای کشف واقعیت و گذشته وارد عمل شد،پس از کمی جاسوسی در کامپیوتر شخصی کامیلا و از طریق مطالعه ی چند ایمیل،پی به گذشته و حقیقت نامزدش که قبل از آشنایی با او یک ترنس سکشوآل کاملاً دختر شده پس از انجام عمل جراحی تطبیق جنسیت در استرالیا و اینکه تا قبل از آن زمان همه او را با نام کریل میشناختند برد.
کشف حقیقت نه تنها ولادیمیر را به شگفتی واداشت بلکه به قدری تحت تاثیر خشم و عصبانیت خود قرار گرفت که قربانی جنون و دیوانگی آنی خود شد،اسلحه ای تهیه و به ایستگاه محل تردد کامیلا رفته و منتظرش ماند و با دیدن او به سمتش شلیک کرد و کامیلا را از پای در آورد،پس از آن اقدام به خودکشی با بریدن رگ دستش کرد اما پزشکان او را در آخرین لحظه از مرگ نجات دادند.
هم اکنون ولادیمیر متهم به قتل نامزدش میباشد.
تاریخ انتشار:سه شنبه، 23.05.2009

۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

33:. کمی با تو .:

-->
1-از آخرین بروز رسانی آهوی خسته ماه ها میگذرد اینجا نیز همچون من ساکن و بیصدا باقی مانده،علت فقط و فقط بی حسی اینجانب است و نه چیزی دیگر،معجزه ای رخ نداده (چون منتظر معجزه از جانب کسی یا چیزی نیستم) چه بسا وجود من خود یک معجزه ی تلخ حتی تلختر از زهر هلاهل است ،آهوی خسته نیز بوی مرگ میدهد و افسردگی از سر و رویش میبارد اما مگر جز حقیقت چیزی نوشتم؟یا نوشت؟همیشه واقع بین بودم و از بد بینی و رویا پردازی دوری جستم و این یکی از خصوصیات شخصیتی من بوده و هست (خوب و یا بدش را نمیدانم). به هر تقدیر باید هر از گاهی اعلام موجودیت کرد و نا امیدی را کنار زد و قدری هم مثبت اندیشید و برای امروز و فرداها تلاش کرد،تلاش کردن برای من ِ نوعی سخت هست،اما باز هم تلاش میکنم و تا خدا هست نباید نا امید شد.آمدم تا دوباره بگویم هستم و اینبار با سبکی متفاوت تر از گذشته،ازترنسکشوآلیزم و ترنسکشوآلها و تمام زوایا و جوانب زندگیشان در این مرز و بوم جغرافیایی گفتیم و اکنون ایجانب قدمهایم را از این مرز فراتر گذاشته و از دنیای خارج برای تو خواننده ی عزیزاز هم قفسهامان خبر کسب خواهم کرد و انعکاس خواهم داد.پس منتظرم بمانید.
2-ماه های اخیر تلختر از همیشه گذشتند و خبرهای خوبی نه شنیدم و نه دیدم.از در گذشت ناگهانی " او" که شوکه ام کرد،اویی که تکرار نخواهد شد تا صحنه های دلخراش و دهشتناک و کشته شدن تنی چند از هموطنانم که قلب هر انسانی را بدرد میآورد.از سیاسی بودن و سیاسی بازی سر در نمیآورم و چیزی نمیفهمم چون سیاسی ویا مفسر و آگاه در این زمینه نیستم اما دلیل بر آن نیست که رویدادهای اخیر را محکوم نکرده و با درد دیدگان ابراز همدردی نکنم و از خدواند برای بازماندگان از درگاهش صبر و بردباری نطلبم.

امیدوارم هیچگاه شاهد تکرار این فجایع نباشیم و مسببان نیز به سزای عمل خود برسند.

۱۳۸۷ اسفند ۳۰, جمعه

32:. سال نو مبارک .:


-->سالی دیگر هم با تمام تلخی و شیرینی هایه خاص خودش سپری شد و من:

فرا رسیدن نوروز باستانی را به تمام خوانندگان عزیز"آهوی خسته"،به دوستان و هموطنان در جای جای گیتی شادباش میگویم و سلامتی و پیروزی و عـــشـــق و صلح و دوستی را برایتان آرزومندم.
-->